ثروتسازی با هیپنوتیزم


» دفترم را در آغوش گرفتم

دفترم را در آغوش گرفتم

دفترم را در آغوش گرفتم تا بتوانم برای خودم زندگی کنم


وقتی به دنیا آمدم یک دفتر سفید همراهم بود که داخلش محل تولد و زمان به دنیا آمدنم و اتفاقات مهمی که ممکن است با آن ها مواجه شوم و زمان تقریبی مرگم نوشته شده بود. ممکن بود هر کدام از این تفاقات درج شده در دفتری که همراهم بود بنا به دلایلی زمان یا نحوه ی اتفاق افتادنشان تغییر کند.


آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟ مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

به هر حال همراه با دفتری که همراهم بود وارد دنیا شدم. بیمارستان و اتاق عمل اولین مکانی بود که دیدم و احتمالا آخرین مکانی است که در این دنیا خواهم دید.


تقریبا تمام صفحات ابتدایی دفترم تا سال های زیادی، توسط خانواده ام، معلمان مدرسه و جامعه با روش و طرز فکر خودشان تکمیل شد. وقتی خواندن و نوشتن را یاد گرفتم، خودم نیز تحت تاثیر خانواده، معلمان مدرسه، جامعه و دوستانم صفحات بعدی دفتری که همراهم بود را پر کردم.


روزها و ماه ها و سال ها می گذشت و تمام اتفاقاتی که برایم افتاده بود، در این دفتر ثبت شده بود و دیگر امکان ویرایش و تغییر وجود نداشت. تا آن که متوجه شدم، دفترم را به دست روزگار و اطرافیانم سپرده ام، تا هر طوری که مایل بودند و هر چیزی که دوست داشتند در دفترم بنویسند و خودم نقش بسیار کمی در تکمیل دفتری که متعلق به خودم بود، داشتم. طوری که تمام اتفاقات و وقایع داخل دفترم را می پذیرفتم و خودم تلاشی برای کامل کردن صفحات بعدی اش نمی کردم.


پس سعی کردم دفترم را از دست روزگار و اطرافیانم بگیرم و از این به بعد خودم با میل خودم دفترم را تکمیل و تزیین کنم و اگر لازم شد از اطرافیانم کمک بگیرم.


تا چند روزی هر طوری که می خواستم صفحات خالی دفترم را پر می کردم، تا این که متوجه شدم، بعضی از صفحات جلوتر، توسط روزگار به صورت نامریی پر شده است و من توانی برای تغییر دادنشان ندارم، اتفاقاتی هم بودند که با توجه به تصمیمات و رفتارهای من، در دفتر خودم و دیگران ثبت می شد یا اتفاقاتی که در اثر رفتارها و تصمیمات دیگران در دفتر من نوشته می شد.


باید تلاشم را می کردم تا بتوانم دفتر خودم و دیگران را با اتفاقات خوب تکمیل کنم و اتفاقاتی که در گذشته برایم افتاده و در دفترم ثبت شده و من توانی برای تغییرشان ندارم، بپذیرم تا بتوانم راحت تر صفحات سفید باقی مانده ی دفترم را آن طور که خودم دوست دارم تکمیل کنم.


پس دفترم را در آغوش گرفتم و با موسیقی دلم، برای خودم رقصیدم. 

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  فروش تجهیزات ویپ   |   مشاور ایرانی در لندن   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


با هیپنوتیزم به خواسته هات برس! (80%تخفیف+هدیه ویژه) با هیپنوتیزم به خواسته هات برس! (80%تخفیف+هدیه ویژه) مشاهده