بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» پسری که دنیای آدم بزرگ ها رو دوست نداشت

پسری که دنیای آدم بزرگ ها رو دوست نداشت

می خوام همیشه کودک بمونم و بزرگ نشم


یه روز یه موجود فضایی از دریچه کولر وارد اتاق یه پسر کوچولو شد.

پسرک با دیدن موجود فضایی می خواست جیغ بزنه، اما موجود فضایی با گذاشتن دستش روی دهن پسر بچه، مانع این کار شد.

چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟ مطلب مرتبط چگونه رشد مو را افزایش دهیم؟

موجود فضایی آروم در گوش پسر بچه گفت: من کاری باهات ندارم نترس، من می خوام آرزوهاتو برآورده کنم.

بعد وقتی مطئمن شد پسرک ترسش ریخته دستشو از روی دهنش برداشت.

پسر بچه با هیجان پرسید یعنی تو غول چراغ جادویی؟

موجود فضایی با تعجب گفت غول چراغ جادو دیگه چیه؟

غول چراغ جادو آرزوهای بچه ها رو برآورده میکنه، تو خودت گفتی میخوای آرزوی منو برآورده کنی.

این غول چراغ جادو که تو میگی من نمی شناسم، احتمالا نسلش منقرض شده، الان من میتوم آرزوت رو برآورده کنم با روش جدید.

چه جالب. خب الان من باید آرزو کنم؟

آره تو می تونی سه تا آرزو کنی بعد توی مانیتوری که روی شکم من هست می تونی آینده خودتو در حالی که هر کدوم از آرزهات برآورده شده رو به صورت جدا ببینی، بعدش می تونی تصمیم بگیری دوست داری کدوم آرزوت برآورده بشه.

پسرک پرسید یعنی فقط یه آرزوم برآورده میشه؟

آره ولی می تونی آینده خودتو توی سه تا آرزو ببینی، بعد بگی کدوم آرزوت برآورده بشه.

پسرک کمی فکر کرد و بعد گفت خب اولین آرزوم اینه که یه کبوتر بشم و هر جا دلم خواست پرواز کنم.

موجود فضایی آینده ی پسرک رو در حالی که تبدیل به یک کبوتر شده بود نشون داد.

پسر بچه خیلی ذوق کرده بود بعد پرسید این الان منم؟

آره. اگه بخوای کبوتر بشی این شکلی میشی.

پسرک داشت با خوشحالی خودشو در حالی که یه کبوتر شده بود تماشا می کرد که ناگهان احساس کرد دستش درد شدیدی گرفت و هزمان بال کبوتر داخل مانیتور زخمی شد.

پسرک با تعجب پرسید؟ چه اتفاقی افتاد؟

موجود فضایی گفت یه نفر بال هاتو زخمی کرد و تو این جا دردشو احساس کردی.

پسرک با ناراحتی گفت ولی من می خوام کبوتر بشم تا هر جا دلم خواست پرواز کنم و کسی بهم آسیب نزنه.

آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟ مطلب مرتبط آیا مدیتیشن می تواند افکار منفی را از بین ببرد؟

خب ممکنه بعضی آدم ها بخوان بهت آسیب بزنن.

پس نمی خوام کبوتر باشم. می خوام یه گل خیلی قشنگ بشم.

پسرک این بار خودشو که یه گل خیلی زیبا وسط یه دشت بزرگ بود، دید.

پسرک با خوشحالی گفت چقدر گل بودن احساس خوبی داره، چه نسیم خوبی می وزه.

چند دقیقه بعد پسرک دستشو گذاشت روی سرش و رو به موجود فضایی گفت تو زدی توی سرم؟

موجود فضایی گفت نه یه نفر تو رو لگدمال کرد.

پسرک گفت بازم یه انسان بهم آسیب زد. پس نمی خوام گل باشم.

موجود فضایی گفت خب حالا یه آرزوی دیگه می تونی بکنی.

پسرک گفت پس چه آرزویی بکنم که آدم ها به من آسیب نزنن؟

خب چرا میخوای یه موجود دیگه باشی؟

آخه آدم بزرگا همش به هم دروغ میگن و با هم دعوا می کنن و به هم حرفای زشت می زنن، دنیای آدم بزرگا رو دوست ندارم.

یعنی دوست نداری بزرگ بشی؟

پسر گفت آره همینه آرزوم اینه که هیچ وقت بزرگ نشم.

ولی ممکنه بعضی تجربه های خوبی که ممکنه فقط توی بزرگسالی تجربه کنی رو از دست بدی.

من هیچ چیز خوبی توی دنیای آدم بزرگا نمی بینم.

ولی همه ی آدما مثل هم نیستن، آدم های خوب هم پیدا میشن.

توی دنیای آدم بزرگا همه فکر می کنن بهترین و درستکارترین آدم روی زمین هستن، حتی اون آدم بده.

پس تصمیتو گرفتی واقعا؟

آره

بعد پسر بچه آرزوی سومش رو روی مانیتور دید و آرزوش برآورده شد و هیچ وقت وارد دنیای آدم بزرگا نشد.



بازدید سایت خود را میلیونی کنید
فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  فروش تجهیزات ویپ   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تهران وکیل   |   مشاور ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی درمان انواع بیماری ها با مصرف آب قلیایی مشاهده