در گذشتههای نه چندان دور افراد برای نوشتن یک مقاله و دسترسی به اطلاعات در مورد یک موضوع خاص باید به کتابخانه و کتاب فروشیهای بسیاری سر میزدند تا با جمع آوری اطلاعات از کتابها و منابع مختلف بتوانند مقاله، پایان نامه یا پروژه مدنظرشان را تکمیل کنند.
اما امروزه روز با پیشرفت تکنولوژی و برنامههای مختلف موبایل و رایانه و فضای مجازی، میتوانیم در هر ساعت از شبانه روز، داخل موبایل یا تبلت و.... به بسیاری از کتابها و مقالات به صورت قانونی دسترسی داشته باشیم و به حجم زیادی از اطلاعات در مورد هر موضوعی که خواسته باشیم، دست یابیم.
و به مرور متوجه خواهیم شد که ذهنمان از اطلاعات سطحی زیادی که فایدهای برایمان ندارد، انباشته شده است. پس بهتر است مراقب باشیم هر اطلاعاتی را وارد مغز و ذهن خود نکنیم، تا ذهنمان تبدیل به انباری اطلاعات نشود.
از طرفی دیگر چند سالی است که مردم به موضوعات مربوط به توسعه فردی علاقهمند شدند و خواهان پیشرفت خود در زمینههای رشد شخصی خودشان هستند. سمینارها و دورههای زیادی در رابطه با رشد شخصی و توسعه فردی توسط افراد و مربیان مختلف به صورت حضوری و مجازی برگزار شده است و هنوز هم ادامه دارد و کتابهای بسیاری هم در این مورد در خارج و داخل نوشته شده است.
اما صرف یادگیری تنها و آموزش دیدن بدون تمرین و تکرار نمیتواند باعث موفقیت و پشرفت کسی شود. اگر در سمینارها و دورههای مختلفی در مورد رشد شخصی شرکت کرده باشیم و کتابهای زیادی هم دراین مورد خوانده باشیم اما هنوز احساس میکنیم آن طور که باید و شاید نسبت به گذشته خودمان پیشرفت نداشتهایم، یکی از دلایلش میتواند این باشد که ما به مباحث رشد شخصی و توسعه فردی علاقهمند هستیم و با خواندن کتابهایی در این زمینه و شرکت در دورههای مشابه، حس و حال خوبی پیدا میکنیم و به مرور به یادگیری و دیدن آموزشهای مختلف در موضوعات دلخواه خودمان، معتاد میشویم و دچار اعتیاد به یادگیری خواهیم شد.
اعتیاد به یادگیری مانند اعتیاد به هر چیز دیگری، میتواند مخرب و زیانبار باشد. اعتیاد به یادگیری و آموزش باعث میشود در کلاسها و دورههای مختلفی شرکت کنیم و کتابهای زیادی بخوانیم بدون این که این آموزشها را در زندگی خود پیاده کنیم و بعد از چند سال که متوجه میشویم پیشرفت آنچنانی نداشتهایم، انگشت اتهام را به سوی مربیان و دورهها و کتابهایی که استفاده کردهایم، نشانه میگیریم و مدعی میشویم این کتابها و دورهها کارایی و صلاحیت لازم را ندارند و باعث میشود دیگر به هیچ دوره و کتاب آموزش اعتماد نکنیم.
یا ممکن است انگشت اتهام را به سوی خودمان بگیریم و با خودمان بگوییم، اگر بعد از شرکت در این همه دوره و خواندن این همه کتاب در یک موضوع مشخص، نتوانستم به خوبی پشرفت کنم، احتمالا مشکل از خود من است که نمیتوانم خودم را تغییر دهم و به زندگی دلخواه خودم نزدیکتر شوم و این باعث سرخوردگی و تضعیف اعتماد و عزت نفسمان خواهد شد و شاید دیگر هیچ قدمی برای پیشرفت خود برنداریم.
اما واقعیت این است که نه آن کتابها و دورهها آنقدر ضعیف و ناکارآمد هستند که نتوانیم حتی یک نکته کوچک از هر کدامشان برداشت کنیم و نه ما آنقدر ضعیف و کماراده هستیم که نتوانیم خودمان را تغییر دهیم و شاهد پیشرفت خودمان باشیم.
حقیقت ماجرا این است که بهتر است بعد از شرکت در یک دوره و کلاس خاص و یا خواندن یک کتاب آموزشی در موضوع مدنظرمان، قبل از شروع به خواندن کتاب جدید یا شرکت در دورهی تازه، با مرور کتابی که خواندهایم یا با مرور فیلمهای آموزشی دورهای که شرکت کردیم، نکات و درسهایی که گرفتیم را یادداشت کنیم و تمرین و اقداماتی که لازم است را انجام دهیم.
بسیاری مواقع با یک بار شرکت در یک دورهی آموزشی یا خواندن یک کتاب آموزشی، تنها حجم کمی از اطلاعات در ذهنمان باقی خواهند ماند و به مرور زمان ممکن است تمام مطالب را فراموش کنیم.
پس ابتدا با مرور کردن روزانه باید سعی کنیم اطلاعات را وارد حافظه بلندمدت خود کنیم و برای این که بتوانیم از این اطلاعات در زندگی خود استفاده کنیم، سپس تمرینهای مربوط به هر بخش را همان روز انجام دهیم و روزهای بعد هم تکرار کنیم تا به مرور به کارهای روتین و روزمرهمان تبدیل شود. با انجام این کار هم اطلاعات مفیدی که مدظرمان هست برای همیشه در ذهنمان باقی خواهد ماند و هم این که با تمرین و اقدام کردن به مرور شاهد پیشرفت و رشد خود خواهیم بود.
بهتر است قبل از شرکت در دوره و خواندن کتاب جدید در همان موضوع، مطمئن شویم که نکات و درسهای دوره و کتاب قبلی را به خوبی فرا گرفتیم و درک کردیم و در حال تمرین و اقدامات لازمی که در دوره و کتاب بیان شده است، هستیم. سپس میتوانیم در صورت نیاز در دورهی جدیدی ثبتنام کنیم یا کتاب جدیدی را شروع به خواندن کنیم. این طوری دیگر دچار اعتیاد به یادگیری نخواهیم شد.
نکته بعدی این است که از خودمان و مطالب آموزشی توقع نادرستی نداشته باشیم. هیچ کتاب آموزشی یا هیچ مربی در دنیا نمیتواند یک شبه ما را به موفقیت و خوشبختی برساند. روند پیشرفت کردن و تغییر در مسیر زندگی به کندی پیش میبرد و با تکرار و تمرین میتوانیم به مرور زمان به موفقیت دست پیدا کنیم. پس بهتر است با توجه به زمان و انٰرژی که با تمرین درست برای رشد و پیشرفت خودمان صرف میکنیم، از خودمان توقع پیشرفت داشته باشیم.
همچنین باید یادمان باشد تا زمانی که خودمان نخواهیم و اقدامات لازم را انجام ندهیم، بهترین مربی و دورههای آموزشی در دنیا و یا بهترین کتابهای آموزشی هم نمیتوانند ما را به موفقیت و خوشبختی برسانند.
باید مناسب با توانایی و درک و هدف خودمان و کیفیت آموزش، توقع درستی از آموزشها و عملکرد خودمان داشته باشیم و هر آموزش را مناسب با زندگی شخصی و حرفهای خودمان و هدفی که از آموزش دیدن داریم، شخصی سازی کنیم.
مورد بعدی که بهتر است خاطرمان باشد، استفاده و بیان جملات درست هنگام شروع به یادگیری و انجام یک کار جدید است. اگر موقع شروع یک کار یا مهارت جدید به خودمان بگوییم من باید این کار را انجام دهم کلمهی باید معنای اجبار دارد و ممکن است برای شروع آن کار یا مهارت ذهنمان مقاومت کند و یا شروع کار را به تعویق بیندازیم و یا اواسط راه نصفه نیمه رها کنیم.
به جای گفتن من باید این کار را انجام دهم یا من باید این آموزش را یاد بگیرم، بهتر است بگوییم من میخواهم این کار را انجام دهم یا من دوست دارم و میخواهم این مهارت را یاد بگیرم. با گفتن من میخواهم به جای من باید، معنای اجبار برداشته میشود و ذهن تشخیص میدهد که ما با اختیار و علاقه خود قصد شروع یک کار جدید را داریم و با وقت و انگیزه بهتر و بیشتری کار و مهارت تازه را شروع خواهیم کرد.
برای نتیجهبخش بودن و موثر واقع شدن مطالب آموزشی در رشد و پیشرفت شخصیمان بهتر است نکات زیر را رعایت کنیم:
1- تا زمان یادگیری و درک کامل و انجام تمرینات هر آموزش به سراغ آموزشهای بعدی در همان موضوع نرویم.
2- از خودمان و آموزشها و مربیهای آموزشی توقع معجزه و پیشرفت ناگهانی و سریع نداشته باشیم.
3- به جای گفتن من باید، از عبارت من میخواهم، یا من دوست دارم و میخواهم، برای انجام تمرینات و اقدامات لازم استفاده کنیم.